«پسر این آقا رفت خدمت سیگاری نشد!»
قضیه این هست که
یه روز چند خواستگار از همهجا بیخبر همزمان میرن خونه یک خانومی خواستگاری.
از اینجاس که جنگ و دعوا شروع میشه.
خانواده خواستگارها باید از پسر خودشون تعریف کنن و پسر بقیه رو دیس کنن.
اون جمله اول هم یکی از همین دیسهاس؛ یا شاید برای بعضیها تعریف به حساب بیاد.:)))))